time
licenseمعنی کلمه time
معنی واژه time
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | time | ||
تعداد حروف | 4 | ||
نوع | v | ||
تلفظ آمریکایی | /ˈtaɪm/ | ||
تلفظ انگلیسی | /taɪm/ | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی time | ||
پخش صوت |
(Noun) زمان، هنگام، وقت، مدت
(Noun) وقت، زمان، گاه، فرصت، مجال، (درجمع) زمانه، ایام،روزگار، مد روز، عهد، مدت، وقت معین کردن، متقارنساختن، مرور زمان را ثبت کردن، زمانی، موقعی، ساعتی
[کامپیوتر]: فرمان TIME.
[الکترونیک]: زمان معیاری از طول مدت یک اتفاق واحد اصلی زمان ثانیه است . [الکترونیک]: زمان