جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

trace

معنی: رد، ردیابی کردن، رسم کردن
اثر، نشان، رد پا، جای پا، مقدار ناچیز، ز ترسیم،رسم، ترسیم کردن، ضبط کردن، کشیدن، اثر گذاشتن،دنبال کردن، پی کردن، پی بردن به
[کامپیوتر]: پیگیری ، ردیابی ، دنبال کردن 1. ( در یک برنامه ی نقاشی ) ایجاد مسیر یا شما در اطراف منحنی های یک شکل طرح بیی ( bitmapped ) ضروری است که طرح بیت ها را ردیابی کرد تا به گرافیک برداری تبدیل شوند . ردیابی را می توان به وسیله ی یک برنامه ی کمکی یا از درون برنامه ی ترسیم انجام داد. 2. اجرای مرحله به مرحله یک برنامه ، به طوری که نتایج هر مرحله قابل مشاهده باشد. [کامپیوتر]: دنبال کردن ، رسم کردن ، ردیابی کردن .
[الکترونیک]: خط ، اثر ، رد ، مسیر 1. مسیر قابل مشاهده لکه متحرک روی صفحه نمایش لامپ پرتو کاتد 2. کمیت بی نهایت کوچکی از ماده 3. روش تشخیص پزشکی قابل تغییر که تحلیلی از هر دستورالعمل اجرا شده ی کامپیوتر می دهد و ان را با اجرا شدن هر دستورالعمل در خروجی می نویسید . 4. مسیر رسانا روی برد مدار چاپی . [الکترونیک]: مسیر ، مرور کردن
... ادامه
257 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع: دیکشنری انگلیسی به فارسی
معادل ابجد: 0
شمارگان هجا:
follow, discover, or ascertain the course of development of something; "We must follow closely the economic development is Cuba" ; "trace the student's progress"

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری