transfer
licenseمعنی کلمه transfer
معنی واژه transfer
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | transfer | ||
تعداد حروف | 8 | ||
نوع | (Noun), (Verb - use participle), (Adverb) | ||
تلفظ آمریکایی | /ˈtrænsfɜːr/ | ||
تلفظ انگلیسی | /ˈtrænsfɜː/ | ||
مترادفات | transference | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی transfer | ||
پخش صوت |
انتقال، واگذاری، انتقال دادن
ورابری، ورابردن، انقال دادن، واگذار کردن، منتقل کردن، انتقال واگذاری، تحویل، نقل، سند انتقال،انتقالی
[کامپیوتر]: انتقال دادن، واگذاری ، انتقال
[الکترونیک]: انتقال ارسال یا نسخه برداری از اطلاعات از کامپیوتری به کامپیوتر دیگر بدون تغییر شکل ان . [الکترونیک]: انتقال
[عمران و معماری]: انتقال [عمران و معماری]: انتقال دادن