transformer
licenseمعنی کلمه transformer
معنی واژه transformer
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | transformer | ||
تعداد حروف | 11 | ||
نوع | n | ||
تلفظ آمریکایی | /trænsˈfɔːrmər/ | ||
تلفظ انگلیسی | /trænsˈfɔːmə/ | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی transformer | ||
پخش صوت |
(Noun) ترادیسیدن، مبدل
(Noun) تبدیل کننده، تغییر دهنده، ترانسفورماتور، دستگاه تبدیل برق ضعیف به برق قوی
[کامپیوتر]: مبدل
[الکترونیک]: ترانسفورماتور قطعه ای که از دو یا چند پیچک تشکیل شده است که با اتصال مغناطیسی به یکدیگر تزویج شده اند . این قطعه می تواند انرژِی الکتریکی را از یک یا چند مدار ، بدون تغییر بسامد ، به یک یا چند مدار دیگر منتقل می کند . ولی معمولاً مقادیر جریان و ولتاژ را تغییر می دهد . [الکترونیک]: ترانسفورماتور
[عمران و معماری]: مبدل [عمران و معماری]: ترانسفورماتور