transmitter
licenseمعنی کلمه transmitter
معنی واژه transmitter
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | transmitter | ||
تعداد حروف | 11 | ||
نوع | n | ||
تلفظ آمریکایی | /trænˈsmɪtər/ | ||
تلفظ انگلیسی | /trænzˈmɪtə/ | ||
مترادفات | sender | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی transmitter | ||
پخش صوت |
(Noun) انتقال دهنده، منتقل کننده، فرستنده، فرا فرست
(Noun) مخابره کننده، فرستنده
[الکترونیک]: فرستنده 1. تجهیراتی که سیگنال حامل RF را تولید و تقویت می کند. سیگنال حامل را با اطلاعات مدوله میکند و حامل مدوله شده را برای تابش در فضا به صورت امواج الکترومغناطیس ، به آنتن تغذیه می کند . 2. در سیستم تلفن ، میکروفونی که امواج صدا را به سیگنالهای af تبدیل می کند . [الکترونیک]: فرستنده