transparent
licenseمعنی کلمه transparent
معنی واژه transparent
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | transparent | ||
تعداد حروف | 11 | ||
نوع | s | ||
تلفظ آمریکایی | /trænˈsperənt/ | ||
تلفظ انگلیسی | /trænsˈpærənt/ | ||
مترادفات | crystalline, crystal clear, limpid, lucid, pellucid | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی transparent | ||
پخش صوت |
(Adjective) شفاف، ناپیدا
(Adjective) پشت نما، شفاف، نور گذران، فرانما، پیدا
[کامپیوتر]: نا پیدا 1. فاقد تاثیر چشمی . مثلاً اگر برنامه ی مدیر چاپ ناپیدا باشد. تمام نرم افزار های دیگر طوری کار می کنند که گویی چنین برنامه ای نصب نشده است. این حالت یک ویژگی مطلوب است . 2. توانایی دیده شدن . برخی از برنامه های گرافیکی ، ویژگیهای خاصی دارند که در رسم اشیای نا پیدا کمک می کنند . [کامپیوتر]: ناپیدا،شفاف
[الکترونیک]: شفاف ، قابل عبور نور
[عمران و معماری]: شفاف [عمران و معماری]: سوگذران