جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×
مجله موفقیت عرشیانی ها رو بخون و نظربده تا تو هم برنده بشی لینک ثبت نام


0
0
400
اطلاعات بیشتر واژه
واژه travel
تعداد حروف 6
منبع دیکشنری انگلیسی به فارسی
نمایش تصویر travel
پخش صوت

در حال حاضر برای این واژه هیچ معنی ثبت نشده است. در صورت داشتن معنی پیشنهادی برای این واژه، لطفا آن را از طریق فرم تماس با ما به اشتراک بگذارید.

v. i. - To labor; to travail.
v. i. - To go or march on foot; to walk; as, to travel over the city, or through the streets.
v. i. - To pass by riding, or in any manner, to a distant place, or to many places; to journey; as, a man travels for his health; he is traveling in California.
v. i. - To pass; to go; to move.
v. t. - To journey over; to traverse; as, to travel the continent.
v. t. - To force to journey.
n. - The act of traveling, or journeying from place to place; a journey.
n. - An account, by a traveler, of occurrences and observations during a journey; as, a book of travels; -- often used as the title of a book; as, Travels in Italy.
n. - The length of stroke of a reciprocating piece; as, the travel of a slide valve.
n. - Labor; parturition; travail.

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری


کپی