twist
licenseمعنی کلمه twist
معنی واژه twist
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | twist | ||
تعداد حروف | 5 | ||
نوع | (Noun), (Verb - use participle), (Verb - transitive), (Verb - intransitive), (Adverb), (Indefinite Article) | ||
تلفظ آمریکایی | /ˈtwɪst/ | ||
تلفظ انگلیسی | /twɪst/ | ||
مترادفات | eddy | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی twist | ||
پخش صوت |
پیچ، تاب، نخ یا ریسمان تابیده، پیچ خوردگی، پیچیدن، تابیدن، پیچ دار کردن
[الکترونیک]: پیچش 1. نسبت دامنه زوجی است تون های چند بسامدی تون -دوتایی . ممکن است زوج تون هایی که دامنه ی اولیه ی آنها برابر است به دلیل ارتعاشات تجهیزات و خطوط انتقال با اختلاف دامنه قابل توجهی دریافت شوند. 2. بخشی از موجبر که سطح مقطع آن به طور تدریجی حول محور طولی موجبر گشته است . [الکترونیک]: پیچش ، تاب
[عمران و معماری]: تاب [عمران و معماری]: پیچیدن [عمران و معماری]: تابیدن [عمران و معماری]: پیچش [عمران و معماری]: تاب برداشتن