typical
license
98
1667
100
معنی کلمه typical
معنی واژه typical
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | typical | ||
تعداد حروف | 7 | ||
نوع | s | ||
تلفظ آمریکایی | /ˈtɪpəkl̩/ | ||
تلفظ انگلیسی | /ˈtɪpɪkl̩/ | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی typical | ||
پخش صوت |
(Adjective) نوعی
[الکترونیک]: نوعی ، نمونه ، متعارف
[عمران و معماری]: وضعیت نمونه [عمران و معماری]: سرمشق بارز [عمران و معماری]: نمونه نوعی