user interface
licenseمعنی کلمه user interface
معنی واژه user interface
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | user interface | ||
تعداد حروف | 13 | ||
نوع | n | ||
مترادفات | interface | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی user interface | ||
پخش صوت |
[الکترونیک]: واسطه کاربر
[کامپیوتر]: رابط کاربر - روشی که یک برنامه ی کامپیوتری با کاربر ارتباط برقرار می کند. سه نوع مهم این رابطهای کاربر عبارتند از : (1) زبانهای فرمانی ؛ این روش ، روش عمومی در ااپرائه دستور به سیستمهای عامل است. مثلا در MS-DOS ، OS/2 یا VAX/VMS ، کاربر می تواند فهرستی از فایلها را به وسیله ی نوشتن فرمان dir به دست آورد. به کارگیری مداوم زبانهای فرمانی موجب خوب کارکردن آن می شود. (2) منوها؛ کاربر یکی از عناصر فهرست نمایش داده شده را انتخاب می کند. منوها برای نرم فزارهایی که به ندرت به کار می روند ، ایده آل هستند ، اما ممکن است از نظر کاربران با تجربه بسیار کند باشند. (3) محیطهای گرافیکی ؛ کاربر عملیات را به وسیله ی انتخاب تصاویر کوچک با ماوس انجام می دهد. محیطهایی از نوع ، می توانند بسیار مولد باشند. برای آشنایی با نمونه ها، نگاه کنید به Macintosh , Windows و نقص این روش این است که راه ساده ای برای تشریح چگونگی انجام چیزی وجود ندارد، تقریباً الزام دارید که فرد دیگری را برای انجام آن به کار بگیرید . در مقابل ، فرمانها را در یک زبان فرمان گرا بر روی کاغذ نوشته شده و حتی دورن برنامه های کامپیوتری می توان جاسازی کرد. [کامپیوتر]: میانجی کمکی