valued
license
98
1667
100
معنی کلمه valued
معنی واژه valued
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | valued | ||
تعداد حروف | 6 | ||
نوع | s | ||
تلفظ آمریکایی | /ˈvæljuːd/ | ||
تلفظ انگلیسی | /ˈvæljuːd/ | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی valued | ||
پخش صوت |
(Adjective) به ارزش، به بهای، ارزشیابی شده، قیمتگذاری شده، برآورد شده - a diamond valued at $50 thousand - الماسی که ارزش آن 50 هزار دلار برآورد شده است
(Adjective) پرارزش، ارزشمند، گرانبها، ارجمند، ارزنده، گرانقدر - a valued friend - یک دوست ارزشمند