جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×
مجله موفقیت عرشیانی ها رو بخون و نظربده تا تو هم برنده بشی لینک ثبت نام


0
0
257
اطلاعات بیشتر واژه
واژه white
تعداد حروف 5
منبع دیکشنری انگلیسی به فارسی
نمایش تصویر white
پخش صوت

در حال حاضر برای این واژه هیچ معنی ثبت نشده است. در صورت داشتن معنی پیشنهادی برای این واژه، لطفا آن را از طریق فرم تماس با ما به اشتراک بگذارید.

superl. - Reflecting to the eye all the rays of the spectrum combined; not tinted with any of the proper colors or their mixtures; having the color of pure snow; snowy; -- the opposite of black or dark; as, white paper; a white skin.
superl. - Destitute of color, as in the cheeks, or of the tinge of blood color; pale; pallid; as, white with fear.
superl. - Having the color of purity; free from spot or blemish, or from guilt or pollution; innocent; pure.
superl. - Gray, as from age; having silvery hair; hoary.
superl. - Characterized by freedom from that which disturbs, and the like; fortunate; happy; favorable.
superl. - Regarded with especial favor; favorite; darling.
n. - The color of pure snow; one of the natural colors of bodies, yet not strictly a color, but a composition of all colors; the opposite of black; whiteness. See the Note under Color, n., 1.
n. - Something having the color of snow; something white, or nearly so; as, the white of the eye.
n. - Specifically, the central part of the butt in archery, which was formerly painted white; the center of a mark at which a missile is shot.
n. - A person with a white skin; a member of the white, or Caucasian, races of men.
n. - A white pigment; as, Venice white.
n. - Any one of numerous species of butterflies belonging to Pieris, and allied genera in which the color is usually white. See Cabbage butterfly, under Cabbage.
v. t. - To make white; to whiten; to whitewash; to bleach.

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری


کپی