boom
licenseمعنی کلمه boom
معنی واژه boom
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | boom | ||
تعداد حروف | 4 | ||
نوع | (Noun), (Verb - use participle), (Adverb) | ||
تلفظ آمریکایی | /ˈbuːm/ | ||
تلفظ انگلیسی | /buːm/ | ||
مترادفات | roar, roaring, thunder | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی boom | ||
پخش صوت |
غرش (توپ یاامواج)، صدای غرش، غریو، پیشرفت یا جنبش سریع وعظیم، توسعه عظیم(شهر)، غریدن، غریو کردن(مثل بوتیمار)، بسرعت درقیمت ترقی کردن، توسعه یافتن
تیر کوچک
[الکترونیک]: بازوی متحرک نوعی بازوی مکانیکی متحرک برای نگهداری یا تعلیق دوربین ، میکروفون یا دیگر وسایل ک امکان کار آنها را در نقاطی که قرارگیری مسقیم عملی یا مطلوب نیست ، فراهم می کند. نمونه های آن عبارت اند از بازهایی که میکروفون را در بالای سر نگه داشته به گونه ای که در پخش تلویزیونی یا صحنه ی تآتر قابل رؤیت نباشند یا بازوهای مورد استفاده در دوربینهای تلویزیونی یا فیلمبرداری که به عملگر امکان تغییر سریع زاویه ی دوربین را می دهند.
[عمران و معماری]: بازوی بیل [عمران و معماری]: دمانه [عمران و معماری]: بازوی جرثقیل [عمران و معماری]: بازو [عمران و معماری]: دکل بزرگ [عمران و معماری]: بازوی بیل میکانیکی [عمران و معماری]: بازوی متحرک جرثقیل