جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
در حال حاضر برای این واژه هیچ معنی ثبت نشده است. در صورت داشتن معنی پیشنهادی برای این واژه، لطفا آن را از طریق فرم تماس با ما به اشتراک بگذارید.
n. - The breast of a human being; the part, between the arms, to which anything is pressed when embraced by them. n. - The breast, considered as the seat of the passions, affections, and operations of the mind; consciousness; secret thoughts. n. - Embrace; loving or affectionate inclosure; fold. n. - Any thing or place resembling the breast; a supporting surface; an inner recess; the interior; as, the bosom of the earth. n. - The part of the dress worn upon the breast; an article, or a portion of an article, of dress to be worn upon the breast; as, the bosom of a shirt; a linen bosom. n. - Inclination; desire. n. - A depression round the eye of a millstone. a. - Of or pertaining to the bosom. a. - Intimate; confidential; familiar; trusted; cherished; beloved; as, a bosom friend. v. t. - To inclose or carry in the bosom; to keep with care; to take to heart; to cherish. v. t. - To conceal; to hide from view; to embosom.
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر