جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

bowl

معنی:
440 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع: دیکشنری انگلیسی به فارسی
معادل ابجد: 0
شمارگان هجا:
n. - A concave vessel of various forms (often approximately hemispherical), to hold liquids, etc.
n. - Specifically, a drinking vessel for wine or other spirituous liquors; hence, convivial drinking.
n. - The contents of a full bowl; what a bowl will hold.
n. - The hollow part of a thing; as, the bowl of a spoon.
n. - A ball of wood or other material used for rolling on a level surface in play; a ball of hard wood having one side heavier than the other, so as to give it a bias when rolled.
n. - An ancient game, popular in Great Britain, played with biased balls on a level plat of greensward.
n. - The game of tenpins or bowling.
v. t. - To roll, as a bowl or cricket ball.
v. t. - To roll or carry smoothly on, or as on, wheels; as, we were bowled rapidly along the road.
v. t. - To pelt or strike with anything rolled.
v. i. - To play with bowls.
v. i. - To roll a ball on a plane, as at cricket, bowls, etc.
v. i. - To move rapidly, smoothly, and like a ball; as, the carriage bowled along.

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری