جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×
کد تخفیف اسنپ تاکسی با 50% تخفیف! دریافت کد


0
0
318
اطلاعات بیشتر واژه
واژه brass
تعداد حروف 5
منبع دیکشنری انگلیسی به فارسی
نمایش تصویر brass
پخش صوت

در حال حاضر برای این واژه هیچ معنی ثبت نشده است. در صورت داشتن معنی پیشنهادی برای این واژه، لطفا آن را از طریق فرم تماس با ما به اشتراک بگذارید.

n. - An alloy (usually yellow) of copper and zinc, in variable proportion, but often containing two parts of copper to one part of zinc. It sometimes contains tin, and rarely other metals.
n. - A journal bearing, so called because frequently made of brass. A brass is often lined with a softer metal, when the latter is generally called a white metal lining. See Axle box, Journal Box, and Bearing.
n. - Coin made of copper, brass, or bronze.
n. - Impudence; a brazen face.
n. - Utensils, ornaments, or other articles of brass.
n. - A brass plate engraved with a figure or device. Specifically, one used as a memorial to the dead, and generally having the portrait, coat of arms, etc.
n. - Lumps of pyrites or sulphuret of iron, the color of which is near to that of brass.

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری


کپی