brightness
licenseمعنی کلمه brightness
معنی واژه brightness
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | brightness | ||
تعداد حروف | 10 | ||
نوع | n | ||
تلفظ آمریکایی | /ˈbraɪtnəs/ | ||
تلفظ انگلیسی | /ˈbraɪtnəs/ | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی brightness | ||
پخش صوت |
(Noun) درخشانی، تابندگی، درخشندگی، فروغ، جلوهگری (رجوع شود به: bright) - the stars were losing their brightness - ستارگان درخشش خود را از دست میدادند
(Noun) تیزهوشی
(Noun) میزان تابناکی رنگ (که مستقل از نوع رنگ و نسبت به تابناکی سفید خالص محاسبه میشود)
[کامپیوتر]: روشنایی . درخشندگی - فیلتری نوری که کارکردی مانند دکمه روشنایی در تلویزیون یا صفحه نمایش کامپیوتر دارد. این فیلتر تمام ناحیه تحت پوشش خود را تاریک یا روشن می کند و ممکن است با فیلتر میزان درخشندگی ترکیب شود . زیرا هر دو فیلتر بر هم اثر می گذاردند. کنترل نرم افزاری که معمولا" در دستگاههای اسکنر وجود دارد و برای تنظیم روشنایی کلی تصویر به کار می رود0
[کامپیوتر]: درخشندگی
[الکترونیک]: روشنایی 1. مشخصه ای از نور که حس بینایی از کم و زیاد بودن آن می دهد . 2. نام قبلی luminance [الکترونیک]: روشنی