جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×
کد تخفیف اسنپ تاکسی با 50% تخفیف! دریافت کد


0
0
284
اطلاعات بیشتر واژه
واژه bronze
تعداد حروف 6
منبع دیکشنری انگلیسی به فارسی
نمایش تصویر bronze
پخش صوت

در حال حاضر برای این واژه هیچ معنی ثبت نشده است. در صورت داشتن معنی پیشنهادی برای این واژه، لطفا آن را از طریق فرم تماس با ما به اشتراک بگذارید.

a. - An alloy of copper and tin, to which small proportions of other metals, especially zinc, are sometimes added. It is hard and sonorous, and is used for statues, bells, cannon, etc., the proportions of the ingredients being varied to suit the particular purposes. The varieties containing the higher proportions of tin are brittle, as in bell metal and speculum metal.
a. - A statue, bust, etc., cast in bronze.
a. - A yellowish or reddish brown, the color of bronze; also, a pigment or powder for imitating bronze.
a. - Boldness; impudence; "brass."
n. - To give an appearance of bronze to, by a coating of bronze powder, or by other means; to make of the color of bronze; as, to bronze plaster casts; to bronze coins or medals.
n. - To make hard or unfeeling; to brazen.

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری


کپی