buffer
licenseمعنی کلمه buffer
معنی واژه buffer
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | buffer | ||
تعداد حروف | 6 | ||
نوع | (Noun), (Verb - transitive) | ||
تلفظ آمریکایی | /ˈbəfər/ | ||
تلفظ انگلیسی | /ˈbʌfə/ | ||
مترادفات | buff | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی buffer | ||
پخش صوت |
میانگیر، سپر، ضربت خور، حائل، پرداخت کردن
میانگیر، استفاده از میانگیر
[کامپیوتر]: بافر . میانگیر . محل ذخیره موقتی - محل نگهداری داده . چیزهای مختلفی را که بافر می گویند شامل این موارد است . بخشی در حافظه برای نگهداری داده ای که قرار است به چاپگر ارسال شود یا از ورودی RS-232 دریافت شود . و علت آن کندی سرعت چاپگر در مقایسه با کامپیوتر است . به این ترتیب کامپیوتر همه داده ها را یکباره وارد بافر کرده و از آنجا به تدریج به چاپگر ارسال می کند . ورودی RS-232 نیز نیاز به بافر دارد . زیرا ممکن است داده هنگامی وارد شود که کامپیوتر آماده دریافت آن نیست . بخشی از حافظه که فایل را برای ویرایش نگه می دارد . برخی از برنامه های ویرایشگر امکان می دهند که بتوانید بیش از یک فایل را در یک زمان ویرایش کنید . در این صورت هر فایل . بافر مخصوص خود را اشغال می کند . بخشی از حافظه که برای ارسال داده به دیسک یا دریافت داده از آن به کار می رود . برخی از سیستمهای عامل به شما امکان می دهند که اندازه یا تعداد بافرهای دیسک را تنظیم کنید تا مشکل سرعت کم دیسک گردان حل شود . بخشی ارز حافظه که سیگنالهای دریافتی از کلیدها را نگه می دارد . برخی از سیگنالهای کلیدهایی که علیرغم فشار دادن . کامپیوتر آنها را قبول نمی کند . دراین ناحیه از حافظه ذخیره می شوند . بافر صفحه کلید IBM PC به طور پیش فرض 16 فشار کلید را در خود ذخیره می کند . وسیله الکترونیکی که خروجی آن مانند ورودی اش است . مانند تقویت کننده ( آمپلی فایر ) برای راه اندازی کابلهای طولانی
[کامپیوتر]: حافظه میانجی ؛ میانگر ؛ حافظه موقت ؛ حافظه میانی ؛ بافر
[الکترونیک]: میانگیر؛ بافر 1. ناحیه ای از حافظه ی رایانه که برای نگهداری اطلاعات گرافیکی جهت نمایش روی صفحه منیاتور و یا خواندن نویسه های متنی از وسیله ی جانبی اختصاص یافته است. همچنین می تواند به عنوان ناحیه ی نگهداری موقت جهت انتقال داده بین وسایل با سرعتهای کاری متفاوت ؛ مثلاُ بین سی پی یو و چاپگر یا دیسک گردان ، به کار رود. 2. یک موارد ذخیره که تفاوت سرعت تبادل داده ها از مداری به موارد دیگر را جبران می کند. 3. Buffer amplifier [الکترونیک]: واسطه تطبیق ، حایل
[عمران و معماری]: بافر [عمران و معماری]: سپر [عمران و معماری]: ضربخور