action
license
98
1667
100
معنی کلمه action
معنی واژه action
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | action | ||
تعداد حروف | 6 | ||
نوع | (Noun), (Interjection) | ||
تلفظ آمریکایی | /ˈækʃn̩/ | ||
تلفظ انگلیسی | /ˈækʃn̩/ | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی action | ||
پخش صوت |
کنش، کردار، کار، عمل، فعل، اقدام، رفتار، جدیت،جنبش، حرکت، جریان، اشاره، تاثیر، اثر جنگ، نبرد،پیکار، اشغال نیروهای جنگی، گزارش، وضع، طرز عمل،(حقوق) اقامه دعوا، جریان حقوقی، تعقیب، بازی،تمرین، سهم، سهام شرکت
کنش، اقدام
[کامپیوتر]: عمل ، اقدام ، کنش .
[الکترونیک]: عملکرد ، کنش ، تاثیر
[عمران و معماری]: عمل [عمران و معماری]: کنش