active
licenseمعنی کلمه active
معنی واژه active
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | active | ||
تعداد حروف | 6 | ||
نوع | (Noun), (Adjective) | ||
تلفظ آمریکایی | /ˈæktɪv/ | ||
تلفظ انگلیسی | /ˈæktɪv/ | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی active | ||
پخش صوت |
کاری، ساعی، فعال، حاضر بخدمت، دایر، تنزل بردار،با ربح، (د.) معلوم، متعدی، مولد، کنشور، کنشگر
فعال، دایر، کنشی
[کامپیوتر]: فعال .
[الکترونیک]: فعال موثر بر انرژی سیگنال ، نظیر ترانزیستورها ، لامپهای الکترونی ، تکرار کننده ها ، و دیگر فطعات و سیستمها تقویت کننده - رادیواکتیو . [الکترونیک]: فعال ، موثر