bypass
license
98
1667
100
معنی کلمه bypass
معنی واژه bypass
| اطلاعات بیشتر واژه | |||
|---|---|---|---|
| واژه | bypass | ||
| تعداد حروف | 6 | ||
| نوع | (Noun), (Verb - use participle), (Verb - transitive), (Adverb) | ||
| تلفظ آمریکایی | /ˈbaɪˌpæs/ | ||
| تلفظ انگلیسی | /ˈbaɪpɑːs/ | ||
| مترادفات | shunt, electrical shunt | ||
| منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
| نمایش تصویر | معنی bypass | ||
| پخش صوت | |||
گذرگاه، جنبی، کنار گذاشتن
گذرگاه فرعی، سبب انشعاب شدن، از راه فرعی رفتن، تقاطع کردن، گذشتن
[کامپیوتر]: مسیر جنبی
[الکترونیک]: کنار گذر یک مسیر کم - امپدانس که در اطراف بخشی از یا تمام یک مدار قرار داده می شود. [الکترونیک]: کنار گذر
[عمران و معماری]: گذرگاه فرعی [عمران و معماری]: عبور انحرافی [عمران و معماری]: راه فرعی [عمران و معماری]: مسیر فرعی [عمران و معماری]: کنارگذر
