cable
license
98
1667
100
معنی کلمه cable
معنی واژه cable
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | cable | ||
تعداد حروف | 5 | ||
نوع | (Noun), (Verb - use participle), (Verb - transitive), (Adverb) | ||
تلفظ آمریکایی | /ˈkeɪbl̩/ | ||
تلفظ انگلیسی | /ˈkeɪbl̩/ | ||
مترادفات | cable television, cable system, cable television service | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی cable | ||
پخش صوت |
کابل، طناب سیمی
طناب سیمی ضخیم، سیم تلگراف، سیم کشی کردن، تلگراف کردن، شاه سیم
[کامپیوتر]: طناب سیمی ، کابل .
[الکترونیک]: کابل یک خط انتقال ، مجموعه ای از خطوط انتقال ، یا مجموعه ای از سیم های عایق که به صورت مکانیکی به شکل فشرده و انعطاف پذیری آمده اند . [الکترونیک]: کابل هادی
[عمران و معماری]: کابل [عمران و معماری]: طناب سیمی [عمران و معماری]: سیم