cage
licenseمعنی کلمه cage
معنی واژه cage
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | cage | ||
تعداد حروف | 4 | ||
نوع | (Noun), (Verb - transitive) | ||
تلفظ آمریکایی | /ˈkeɪdʒ/ | ||
تلفظ انگلیسی | /keɪdʒ/ | ||
مترادفات | batting cage | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی cage | ||
پخش صوت |
قفس، درقفس نهادن، درزندان افکندن
[کامپیوتر]: قفسه .
[الکترونیک]: در فقس کردن قفل کردن ژیروسکوپ یک وسیله کنترل شونده که با بدنه در وضعیت ثابت قرار گیرد . [الکترونیک]: قفس ، محفظه
[عمران و معماری]: قفس آرماتور [عمران و معماری]: قفسه