capacitor
licenseمعنی کلمه capacitor
معنی واژه capacitor
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | capacitor | ||
تعداد حروف | 9 | ||
نوع | n | ||
تلفظ آمریکایی | /kəˈpæsətər/ | ||
تلفظ انگلیسی | /kəˈpæsɪtə/ | ||
مترادفات | capacitance, condenser, electrical condenser | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی capacitor | ||
پخش صوت |
(Noun) خازن
(Noun) باطری، ذخیره کننده برق، خازن، انباره
[کامپیوتر]: خازن
[الکترونیک]: خازن سی عنصری متشکل از دو صفحه ی رسانا که توسط یک ماده ی دی الکتریک نظیر هوا، کاغذ، میکا، سرامیک ، شیشه، یا پلی استر از هم جدا شده اند. خازن انرژی الکتریکی را ذخیره می کند ، و جریان متناوب را بسته به مقدار ظرفیت خود و بسامد جریان عبور می دهد. قبلاُ condenser نامیده می شد. [الکترونیک]: خازن