جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

care

معنی: (Noun) دقت، توجه، مراقبت، مواظبت، پرستاری، نگاه‌داری - take care - مواظب بودن، مراقب بودن، دقت کردن - care of - (در آدرس پستی) توسطِ - take care of - (محاوره) به عهده گرفتن، انجام دادن، مواظبت کردن - have a care - (قدیمی) مواظب بودن، مراقب بودن
(Noun) حمایت، سر پرستی، مسئولیت - in the care of somebody - تحت مراقبت کسی، تحت مسئولیت کسی، زیر نظر کسی - Child Care officer - مددکار کودکان - take into care - (کودک) به مددکار سپردن - be under the care of somebody - تحت نظر کسی بودن، زیر نظر کسی بودن - in care - (در بریتانیا) (کودکان) تحت سرپرستی
(Noun) ناراحتی، غم و غصه، پریشانی، دغدغه، نگرانی، ترس، دلهره
(Noun) (در جمع) (cares) ناملایمات، مسائل، مصائب
(Verb - intransitive) ناراحت بودن، نگران بودن، اهمیت دادن - for aught / all one / somebody cares - اما / گرچه برای کسی اصلا مهم نبودن - no care less - (محاوره) اصلا اهمیت ندادن، اصلا برای کسی مهم نبودن - care about - ناراحت بودن برای، اهمیت دادن به، به فکر کسی/چیزی بودن - care for - به فکر کسی / چیزی بودن، اهمیت دادن به، برای کسی مهم بودن، مراقب
... ادامه
657 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع: دیکشنری انگلیسی به فارسی
معادل ابجد: 0
شمارگان هجا:
activity involved in maintaining something in good working order; "he wrote the manual on car care"

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری