carrier
licenseمعنی کلمه carrier
معنی واژه carrier
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | carrier | ||
تعداد حروف | 7 | ||
نوع | n | ||
تلفظ آمریکایی | /ˈkæriər/ | ||
تلفظ انگلیسی | /ˈkærɪə/ | ||
مترادفات | immune carrier | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی carrier | ||
پخش صوت |
(Noun) حامل، باربر، حمّال، پادو، نامهبر، پیک - a mail carrier - پستچی
(Noun) شرکت باربری، شرکت حمل و نقل، شرکت مسافربری
(Noun) (دوچرخه، موتور) ترک، ترکبندی، (اتومبیل) باربند
(Noun) (پزشکی) (بیماری) ناقل
(Noun) ناو هواپیمابر
[کامپیوتر]: حامل - سیگنالی که سیگنال تلفیق شده دیگری را درون خود دارد . مثلا" یک مودم داده را درون یک تلفن انتقال می دهد. مودم برای انجام اینکار از صدایی پیوسته به عنوان حامل استفاده می کند .
[کامپیوتر]: حامل .
[الکترونیک]: حامل 1. بسامد اصلی یک فرستنده در غیاب سیگنال مدوله کننده . 2. الکترون یا حفره ی متحرک در یک نیمه رسانا . [الکترونیک]: حامل
[عمران و معماری]: انتقال دهنده [عمران و معماری]: حامل