case
licenseمعنی کلمه case
معنی واژه case
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | case | ||
تعداد حروف | 4 | ||
نوع | (Noun), (Verb - transitive) | ||
تلفظ آمریکایی | /ˈkeɪs/ | ||
تلفظ انگلیسی | /keɪs/ | ||
مترادفات | subject, guinea pig | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی case | ||
پخش صوت |
(. n ): سرگذشت، صندوق، جعبه، جلد، پوسته، قالب، قاب،جا، حالت، وضعیت، موقعیت، اتفاق، دعوی، مرافعه،قضیه، (. vt ) در صندوق یاجعبه گذاشتن، جلدکردن، پوشاندن
مورد، غلاف
[کامپیوتر]: مهندسی نرم افزار به کمک کامپیوتر - استفاده از کامپیوتر به منظور کمک رسانی به فرایند طراحی نرم افزار-computer-aided software engineering
[کامپیوتر]: 1- مهندسی نرم افزار به کمک کامپیوتر 2- ویژگی حرف بزرگ like this یا حرف کوچک like this fبودن 13- جمله ای در زبان پاسکال که برنامه را هدایت می کند تا از فهرست گزینه یکی را با توجه به مقدار متغیر معینی انتخاب کند-computer-aided software engineering
[کامپیوتر]: حالت ( بزرگی و کوچکی حرف ) .
[کامپیوتر]: مهندسی نرم افزار به کمک کامپیوتر
[الکترونیک]: محفظه ، بدنه ، حالت
[عمران و معماری]: لوله گذاری