characteristic
licenseمعنی کلمه characteristic
معنی واژه characteristic
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | characteristic | ||
تعداد حروف | 14 | ||
نوع | (Noun), (Adjective) | ||
تلفظ آمریکایی | /ˌkerəktəˈrɪstɪk/ | ||
تلفظ انگلیسی | /ˌkærəktəˈrɪstɪk/ | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی characteristic | ||
پخش صوت |
مشخصه
منشی، خیمی، نهادی، نهادین، منش نما، نشان ویژه، صفت ممیزه، مشخصات
[کامپیوتر]: خصوصیت ، مشخصه .
[الکترونیک]: مشخصه ، مفسر 1. هر ویژگی قابل سنجش از یک وسیله . 2. قمست صحیح مقدار لگاریتمی واقع در سمت چپ ممیز. [الکترونیک]: مشخصه