circulatory
license
98
1667
100
معنی کلمه circulatory
معنی واژه circulatory
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | circulatory | ||
تعداد حروف | 11 | ||
نوع | a | ||
تلفظ آمریکایی | /ˈsɜːrkjələˌtɔːri/ | ||
تلفظ انگلیسی | /ˌsɜːkjəˈleɪtəri/ | ||
مترادفات | circulative | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی circulatory | ||
پخش صوت |
(Adjective) گردشی ،وابسته بگردش خون ،مربوط یه دوران خون (Adjective) گردشی ،وابسته بگردش خون ،مربوط یه دوران خون