جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

clear

معنی: (Adjective) (شیشه، رنگ و غیره) شفاف، (آب، چشمه، دریاچه) زلال، صاف، (آسمان، هوا) صاف، آفتابی، باز، (آتش، نور) درخشان، روشن، (چهره، تصویر، نما) واضح، آشکار، مشخص، برجسته، روشن - clear honey - عسل شفاف - clear soup - سوپ رقیق، سوپ آبکی - as clear as day - روشن مثل روز - (as) clear as mud - (عامیانه، به کنایه) مبهم، مثل شب روشن - all clear! - خطر رفع شد! / امن است! - be clear of the town - شهر را پشت سر گذاشتن، از شهر بیرون رفتن - to send a message in clear - نامه‌ای را به طور عادی فرستادن، نامه‌ای را به طور غیر رمزی فرستادن - get clear away - در رفتن و اثری به جای نگذاشتن، آب شدن و به زمین فرو رفتن - keep/stay/steer clear of - پرهیز کردن از، دوری کردن از، کنار کشیدن از، فاصله گرفتن از - stand clear (of) - دور ایستان، فاصله گرفتن (از) - get clear of - دور شدن از، فاصله گرفتن از - clear of - دور از، جدا از، به فاصله
(Adjective) پاک، معصوم، بی‌آلایش - a clear conscience - وجدان راحت - be in the clear - بی‌گناه بودن، بی‌تقصیر بودن، مبرا بودن/تبرئه شدن/ دیگر بدهی نداشتن، بدهکار نبودن/از خطر جستن، از خطر گذشتن، در خ
[کامپیوتر]: پاک کردن . پاک - 1- صفر کردن یک مدار فلیپ فلات یا خانه ای از حافظه 2- پاک کردن صفحه نمایش . در بسیاری از نسخه های بیسیک فرمان cls صفحه پاک کن است 3- در برخی از مفسرهای بیسیک و سایر محیطهای محاوره ای فرمان CLEAR تمام متغیرها را صفر می کند یا هر حافظه ای را که برای اهداف خاصی تخصیص یافته . آزاد می کند . مانند آرایه ها
[کامپیوتر]: روشن ، شفاف ، زدودن ، واضح ، کلید پاک کردن صفحه نمایش تغییر محتوی یک خانه حافظه .
[الکترونیک]: پاک کردن 1. بر گرداندن عنصر حافظه یا مدار دودویی به حالت از پیش معین که معمولا صفر منطقی است . 2. کلیدی روی ماشینهای حساب که یا کل مسئله و یا فقط آخرین ورودی صفحه کلید را پاک می کند . [الکترونیک]: پاک کردن ، ورودی پاک کننده
... ادامه
258 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع: دیکشنری انگلیسی به فارسی
معادل ابجد: 0
شمارگان هجا:
(of sound or color) free from anything that dulls or dims; "efforts to obtain a clean bass in orchestral recordings"; "clear laughter like a waterfall"; "clear reds and blues"; "a light lilting voice like a silver bell"

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری