clearance
license
98
1667
100
معنی کلمه clearance
معنی واژه clearance
| اطلاعات بیشتر واژه | |||
|---|---|---|---|
| واژه | clearance | ||
| تعداد حروف | 9 | ||
| نوع | n | ||
| تلفظ آمریکایی | /ˈklɪrəns/ | ||
| تلفظ انگلیسی | /ˈklɪərəns/ | ||
| منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
| نمایش تصویر | معنی clearance | ||
| پخش صوت | |||
(Noun) برداشتن مانع، گواهینامه یاکاغذ دال بر پاکی وبی عیبی، ترخیص کالا از گمرک
(Noun) اختیار، اجازه، زدودگی، ترخیص
[الکترونیک]: فاصله ایمن حد اقل فاصله بین دو جسم رسانا یا یک رسانا با زمین .
[عمران و معماری]: فاصله آزاد [عمران و معماری]: تلرانس [عمران و معماری]: فضای مانور [عمران و معماری]: فاصله ایمن [عمران و معماری]: فاصله لقی [عمران و معماری]: فاصله باز [عمران و معماری]: فضای مجاز [عمران و معماری]: حد مجاز [عمران و معماری]: فضای آزاد
