جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×
مجله موفقیت عرشیانی ها رو بخون و نظربده تا تو هم برنده بشی لینک ثبت نام


0
0
313
اطلاعات بیشتر واژه
واژه cold
تعداد حروف 4
منبع دیکشنری انگلیسی به فارسی
نمایش تصویر cold
پخش صوت

در حال حاضر برای این واژه هیچ معنی ثبت نشده است. در صورت داشتن معنی پیشنهادی برای این واژه، لطفا آن را از طریق فرم تماس با ما به اشتراک بگذارید.

n. - Deprived of heat, or having a low temperature; not warm or hot; gelid; frigid.
n. - Lacking the sensation of warmth; suffering from the absence of heat; chilly; shivering; as, to be cold.
n. - Not pungent or acrid.
n. - Wanting in ardor, intensity, warmth, zeal, or passion; spiritless; unconcerned; reserved.
n. - Unwelcome; disagreeable; unsatisfactory.
n. - Wanting in power to excite; dull; uninteresting.
n. - Affecting the sense of smell (as of hunting dogs) but feebly; having lost its odor; as, a cold scent.
n. - Not sensitive; not acute.
n. - Distant; -- said, in the game of hunting for some object, of a seeker remote from the thing concealed.
n. - Having a bluish effect. Cf. Warm, 8.
n. - The relative absence of heat or warmth.
n. - The sensation produced by the escape of heat; chilliness or chillness.
n. - A morbid state of the animal system produced by exposure to cold or dampness; a catarrh.
v. i. - To become cold.

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری


کپی