collector
licenseمعنی کلمه collector
معنی واژه collector
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | collector | ||
تعداد حروف | 9 | ||
نوع | n | ||
تلفظ آمریکایی | /kəˈlektər/ | ||
تلفظ انگلیسی | /kəˈlektə/ | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی collector | ||
پخش صوت |
تحصیلدار، جمع کننده، فراهم اورنده، گرد اورنده
[کامپیوتر]: کالکتور ، جمع کننده - یکی از سه لایه ی یک ترانزیستور دو قطبی . نگاه کنید به transistor.
[الکترونیک]: کلکتور ، جمع کننده 1. یکی از سه ناحیه ی ترانزیستور پیوندی دو قطبی . معمولا پیوند بیس - کلکتور دربایاس معکوس قرار می گیرد تا حامل های اقلیت تزریق شده از آمیتر به داخل بیس را به طرف کلکتور بکشاند . پایه یا پایانه ی متصل به این ناحیه نیز کلکتور نامیده می شود .و متناظر با آند لامپ الکترونی است . و ناحیه دیگر بیس ( base ) و آمیتر ( emitter ) نام دارند . 2. الکترودی در لامپ موج - رونده که یونها یا الکترونها پس از انتقال انرژی خود به مارپیچ داخل لامپ ، جذب آن می شوند . [الکترونیک]: کلکتور ، جمع کننده
[عمران و معماری]: راه آب زهکش [عمران و معماری]: دالان زهکشی