جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×
کد تخفیف اسنپ تاکسی با 50% تخفیف! دریافت کد


0
0
337
اطلاعات بیشتر واژه
واژه command
تعداد حروف 7
نوع (Noun), (Verb - use participle), (Verb - transitive), (Adverb)
تلفظ آمریکایی /kəˈmænd/
تلفظ انگلیسی /kəˈmɑːnd/
مترادفات control
منبع دیکشنری انگلیسی به فارسی
نمایش تصویر command
پخش صوت

فرمان
فرمایش، سرکردگی، فرماندهی، فرمان دادن، حکم کردن، امرکردن، فرمان
[کامپیوتر]: فرمان، دستور.
[الکترونیک]: فرمان 1. دستوالعملی که از سوی واحد پردازنده مرکزی ( سی پی یو ) برای اجرا به واحد کنترل کننده ( controller ) فرستاده می شود . فرمان اجرا به روشهای مختلفی نظیر استفاده از صفحه کلید ، زدن کلید تابعی مخصوص ، پایه کمک ماوس ( mouse ) صادر می شود . 2. فرمان یا تصحیحی که با استفاده از سیگنالهای زیر قرمز یا ( آر اف ) برای جسم متحرک راه دور ، نظیر فضا پیما ، موشک ، یا روبات ارسال می شود . همچنین باز کردن در گاراژ یا تغییر کانال تلویزیون نیز به کمک فرمانهای راه دور انجام پذیر است . فرامین را می توان با استفاده از سیگنالهای زیر قرمز ، صوتی ، فراصوتی ، راتدیویی و یا از طریق سیم و به صورت الکتریکی صادر کرد .

exercise authoritative control or power over; "control the budget"; "Command the military forces"

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری


کپی