complementary
licenseمعنی کلمه complementary
معنی واژه complementary
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | complementary | ||
تعداد حروف | 13 | ||
نوع | s | ||
تلفظ آمریکایی | /ˌkɑːmpləˈmentri/ | ||
تلفظ انگلیسی | /ˌkɒmplɪˈmentri/ | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی complementary | ||
پخش صوت |
(Adjective) تکمیلی، تکمیلکننده، متمم، مکمل - complementary function - (ریاضی) تابع مکمل - a husband and wife are complementary to one another - زن و شوهر مکمل یکدیگرند
[الکترونیک]: مکمل اصطلاحی در مورد مدارهای مجتمع که به مفهوم استفاده از عناصر با قطبیت مخالف به گونه ای است که عملکرد آنها مکمل یکدیگر باشد. مدار دو قطبی مکمل شامل دو نوع ترانزیستور NPN و PNP و مدار سی ماس مکمل دارای هر دو نوع ترانزیستور کانال-P و کنال -N است .قطعات و مدارهای مکمل با ولتاژ و جریانهای مثبت و منفی کار می کنند. [الکترونیک]: تکمیلی