condenser
licenseمعنی کلمه condenser
معنی واژه condenser
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | condenser | ||
تعداد حروف | 9 | ||
نوع | n | ||
تلفظ آمریکایی | /kənˈdensər/ | ||
تلفظ انگلیسی | /kənˈdensə/ | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی condenser | ||
پخش صوت |
(Noun) چگالگر، چگالساز (شخص یا دستگاهی که متراکم یا غلیظ یا همچگال میکند)، چگالنده
(Noun) دستگاه تقطیر، ژالهساز (ابزاری که گاز و بخار را تبدیل به آبگونه میکند)
(Noun) (نورشناسی) همگراگر (عدسی یا عدسیهایی که نور را متمرکز میکند)، همکانونساز
(Noun) (برق) خازن، اندوزه
[الکترونیک]: چگالنده ، همگراساز 1. سیستمی ار عدسیها که پرتوهای نور را روی یک نقطه متمرکز یا کانونی می کند. 2. اصطلاحی منسوخ برای خازن Capacitor .
[عمران و معماری]: دستگاه خنک کننده