conditioning
license
98
1667
100
معنی کلمه conditioning
معنی واژه conditioning
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | conditioning | ||
تعداد حروف | 12 | ||
نوع | n | ||
تلفظ آمریکایی | /kənˈdɪʃn̩ɪŋ/ | ||
تلفظ انگلیسی | /kənˈdɪʃn̩ɪŋ/ | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی conditioning | ||
پخش صوت |
(Noun) شایسته سازی
[کامپیوتر]: شایسته سازی ؛ تقویت کننده های خط ؛ اصلاح مشخصه های اطلاعات در یک خط انتقال صدا از طریق تصحیحی خصوصیات فاز دامنه
[الکترونیک]: آماده سازی اصطلاح خطوط و تجهیزات ارسال داده ها برای تطبیق امپدانس و دامنه و یا متعادل سازی .