contrast
licenseمعنی کلمه contrast
معنی واژه contrast
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | contrast | ||
تعداد حروف | 8 | ||
نوع | (Noun), (Verb - use participle), (Adverb) | ||
تلفظ آمریکایی | /ˈkɑːntræst/ | ||
تلفظ انگلیسی | /kənˈtrɑːst/ | ||
مترادفات | direct contrast | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی contrast | ||
پخش صوت |
تباین، کنتراست، مقایسه کردن
هم سنجی، مغایرت، برابر کردن، تباین، مقابله، تقابل
[کامپیوتر]: تباین رنگهای تیره و رشن ، کنتراست - طیفی از درجات روشنایی و تاریکی در یک تصویر . تصویر با کنتراست پایین تفاوت کمی بین تیره ترین تیره ها و روشن ترین روشن ها دارد. هنگام اسکن کردن تصویر ، کنتراست را باید به خوبی تنظیم نمود. اگر چنین حالتی امکان نداشته باشد ، کنتراست را می توان به وسیله ی یک برنامه ی photopaint انجام داد. نگاه کنید به histogram ; scanner . [کامپیوتر]: تباین
[الکترونیک]: کنتراست - تضاد میزان اختلاف سایه روشن بین روشنترین و تاریکترین نقاط تصویر تلویزیون یا نمابر درجه کنتر است بر حسب گاما ( gamma ) بیان می شود . تصاویر با کنتر است زیاد دارای رنگهای سیاه خیلی تیره و سفید روشن هستند در حالی که تصاویر خاکستری کنتراست کمی دارند . [الکترونیک]: فرق نمایان