جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

corn

معنی:
387 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع: دیکشنری انگلیسی به فارسی
معادل ابجد: 0
شمارگان هجا:
n. - A thickening of the epidermis at some point, esp. on the toes, by friction or pressure. It is usually painful and troublesome.
n. - A single seed of certain plants, as wheat, rye, barley, and maize; a grain.
n. - The various farinaceous grains of the cereal grasses used for food, as wheat, rye, barley, maize, oats.
n. - The plants which produce corn, when growing in the field; the stalks and ears, or the stalks, ears, and seeds, after reaping and before thrashing.
n. - A small, hard particle; a grain.
v. t. - To preserve and season with salt in grains; to sprinkle with salt; to cure by salting; now, specifically, to salt slightly in brine or otherwise; as, to corn beef; to corn a tongue.
v. t. - To form into small grains; to granulate; as, to corn gunpowder.
v. t. - To feed with corn or (in Sctland) oats; as, to corn horses.
v. t. - To render intoxicated; as, ale strong enough to corn one.

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری