جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×
مجله موفقیت عرشیانی ها رو بخون و نظربده تا تو هم برنده بشی لینک ثبت نام


0
0
249
اطلاعات بیشتر واژه
واژه crab
تعداد حروف 4
منبع دیکشنری انگلیسی به فارسی
نمایش تصویر crab
پخش صوت

در حال حاضر برای این واژه هیچ معنی ثبت نشده است. در صورت داشتن معنی پیشنهادی برای این واژه، لطفا آن را از طریق فرم تماس با ما به اشتراک بگذارید.

n. - One of the brachyuran Crustacea. They are mostly marine, and usually have a broad, short body, covered with a strong shell or carapace. The abdomen is small and curled up beneath the body.
n. - The zodiacal constellation Cancer.
a. - A crab apple; -- so named from its harsh taste.
a. - A cudgel made of the wood of the crab tree; a crabstick.
a. - A movable winch or windlass with powerful gearing, used with derricks, etc.
a. - A form of windlass, or geared capstan, for hauling ships into dock, etc.
a. - A machine used in ropewalks to stretch the yarn.
a. - A claw for anchoring a portable machine.
v. t. - To make sour or morose; to embitter.
v. t. - To beat with a crabstick.
v. i. - To drift sidewise or to leeward, as a vessel.
a. - Sour; rough; austere.

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری


کپی