dead time
license
98
1667
100
معنی کلمه dead time
معنی واژه dead time
| اطلاعات بیشتر واژه | |||
|---|---|---|---|
| واژه | dead time | ||
| تعداد حروف | 8 | ||
| منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
| نمایش تصویر | معنی dead time | ||
| پخش صوت | |||
[الکترونیک]: زمان مرده ، زمان بیکاری 1. فاصله ی زمانی بعد از پاسخ به یک سیگنال یا رویداد که در آن سیستم قادر به پاسخ جدیدی نسبت . برای شمارشگر تابش ، این زمان فاصله ی زمانی بعد از شروع شمارش است که در طی آن شمارشگر قادر به شمارش رویدارهای یوننده ی بعدی نیست . در تراپاسخگر ( ترانسپوندر ) ، زمان مرده ی فاصله ی زنانی بعد از شروع یک پالس است که طی آن نمی تواند پالس جدیدی را دریافت یا تولید کند . زمان غیر حساس نیز نام دارد . 2. فاصله ی زمانی بین تغییر سیگنال ورودی در یک سیستم کنترل فرایند و پاسخ به ان . [الکترونیک]: زمان مرده
