تفکیک
licenseمعنی کلمه تفکیک
معنی واژه تفکیک
| اطلاعات بیشتر واژه | |||
|---|---|---|---|
| مترادف | 1- افراز، انتزاع، انفكاك، تجزيه، تشخيص، تفريق، جداسازي، جدايي، فصل، فك 2- جدا كردن | ||
| انگلیسی | separation,breakdown,differentiation,segregation,dissociation,breaking,detachment,disjunction,severance,disconnection,separatism | ||
| عربی | الفصل، فصل، انفصال، فرز، تفريق، فراق، انشقاق، طلاق الزوجين | ||
| ترکی | ayrılma | ||
| فرانسوی | séparation | ||
| آلمانی | trennung | ||
| اسپانیایی | separación | ||
| ایتالیایی | separazione | ||
| تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "تفکیک" در زبان فارسی به معنای جدا کردن یا تقسیم کردن است. برای استفاده صحیح از این کلمه و نگارش مرتبط، باید به نکات زیر توجه کرد:
با رعایت این نکات، میتوانید به طور صحیح و مؤثر از کلمه "تفکیک" در جملات و متون فارسی استفاده نمایید. | ||
| واژه | تفکیک | ||
| معادل ابجد | 530 | ||
| تعداد حروف | 5 | ||
| تلفظ | tafkik | ||
| معادل انگلیسی | dissociation | ||
| مرتبط با | شیمی | ||
| نقش دستوری | اسم | ||
| ترکیب | (اسم مصدر) [عربی] | ||
| مختصات | (تَ) [ ع . ] | ||
| آواشناسی | tafkik | ||
| الگوی تکیه | WS | ||
| شمارگان هجا | 2 | ||
| منبع | واژه‌های مصوّب فرهنگستان | ||
| نمایش تصویر | معنی تفکیک | ||
| پخش صوت | |||
جدا شدن اجزای یک مولکول به‌طور خودبه خود یا براثر تابش کلمه "تفکیک" در زبان فارسی به معنای جدا کردن یا تقسیم کردن است. برای استفاده صحیح از این کلمه و نگارش مرتبط، باید به نکات زیر توجه کرد: نحوه نوشتار: کلمه "تفکیک" به صورت صحیح باید با "ت" و "ف" و "ک" و "ی" و "ک" نوشته شود. املای آن "تفکیک" است. نوع کلمه: "تفکیک" یک اسم است. می‌تواند به عنوان اسم مصدر نیز مورد استفاده قرار گیرد. صرف و نحو: پیشوند و پسوند: "تفکیک" می‌تواند با پیشوندها و پسوندهای مختلف ترکیب شود؛ به‌عنوان مثال: با رعایت این نکات، میتوانید به طور صحیح و مؤثر از کلمه "تفکیک" در جملات و متون فارسی استفاده نمایید.
1- افراز، انتزاع، انفكاك، تجزيه، تشخيص، تفريق، جداسازي، جدايي، فصل، فك
2- جدا كردن
separation,breakdown,differentiation,segregation,dissociation,breaking,detachment,disjunction,severance,disconnection,separatism
الفصل، فصل، انفصال، فرز، تفريق، فراق، انشقاق، طلاق الزوجين
ayrılma
séparation
trennung
separación
separazione
