license
98
1667
100
معنی کلمه توانایی معنی واژه توانایی
معنی:
قدرت یا استعداد یا ویژگیهای دیگری که فرد را به انجام کاری قادر می سازدمترادف استطاعت، اقتدار، تسلط، توانمندي، پرتواني، طاقت، عرضه، قدرت، قوا، قوه، مقاومت، نفوذ، نيرو، وسعمتضاد ناتوانيانگلیسی ability, capability, strength, might, potency, energy, authority, influence, puissance, vimعربی القدرة، قدرة، مقدرة، تمكن، كفاءة، قوة، طاقة، حولترکی yetenekفرانسوی capacitéآلمانی fähigkeitاسپانیایی capacidadایتالیایی capacitàمرتبط قابلیت، شایستگی، لیاقت، صلاحیت، استعداد پیشرفت، سامان، استحکام، قوت، نیرو، دوام، زور، توان، انرژی، نیرومندی، کارمایه، قوه فعلیه، اختیار، اجازه، اعتبار، تاثیر، تفوق، تجلی، فشار، توانا
مترادف:
استطاعت، اقتدار، تسلط، توانمندي، پرتواني، طاقت، عرضه، قدرت، قوا، قوه، مقاومت، نفوذ، نيرو، وسع
متضاد:
ناتواني
ترکیب:
(حاصل مصدر)
مختصات:
( ~.) (حامص .)
الگوی تکیه:
WWWS
نقش دستوری:
اسم
آواشناسی:
tavAnAyi
منبع:
واژههای مصوّب فرهنگستان
معادل ابجد:
478
شمارگان هجا:
4
دیگر زبان ها
انگلیسی
ability | capability , strength , might , potency , energy , authority , influence , puissance , vim
عربی
القدرة | قدرة , مقدرة , تمكن , كفاءة , قوة , طاقة , حول
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)کلمه "توانایی" در زبان فارسی به معنای قابلیت یا قابلیت انجام کاری است. در زیر به برخی از قواعد نگارشی و نکات مربوط به این کلمه اشاره میشود:
نحوه نوشتن : کلمه "توانایی" به صورت "توانایی" نوشته میشود و از دو بخش "توان" و "ایی" تشکیل شده است.
تلفظ : این کلمه به صورت [tavānāyi] تلفظ میشود.
قواعد دستوری :
"توانایی" به عنوان اسم استفاده میشود و میتواند فاعل یا مفعول جمله باشد.
مثلاً: "او دارای تواناییهای ویژهای است."
ترکیبها : این کلمه میتواند در ترکیبات مختلف به کار برود؛ مثلاً:
"تواناییهای فنی"
"توانایی در حل مسائل"
صفات : میتوان قبل از این کلمه، صفات مختلفی به کار برد تا نوع خاصی از توانایی را مشخص کند.
مثلاً: "توانایی بالا"، "توانایی محدود"، "توانایی های چندگانه"
تلفیق با سایر کلمات : این کلمه میتواند با دیگر اسمها و افعال ترکیب شود.
مثلاً: "تقویت توانایی"، "اندازهگیری توانایی"
با رعایت این نکات و قواعد، میتوانید به درستی از کلمه "توانایی" در نوشتار و گفتار خود استفاده کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
توانایی یادگیری زبانهای جدید به من کمک کرده است تا با فرهنگهای مختلف آشنا شوم.
او با تواناییهای خاص خود توانسته است در رشتهی ورزشیاش به قلههای موفقیت برسد.
گاهی اوقات، شناسایی تواناییهای نهفتهمان میتواند به ما در رسیدن به اهدافمان کمک کند.
واژههای مصوّب فرهنگستان واژگان مرتبط: قابلیت، شایستگی، لیاقت، صلاحیت، استعداد پیشرفت، سامان، استحکام، قوت، نیرو، دوام، زور، توان، انرژی، نیرومندی، کارمایه، قوه فعلیه، اختیار، اجازه، اعتبار، تاثیر، تفوق، تجلی، فشار، توانا