آویزه
licenseمعنی کلمه آویزه
معنی واژه آویزه
| اطلاعات بیشتر واژه | |||
|---|---|---|---|
| مترادف | گوشوار، گوشواره | ||
| انگلیسی | appendix, lug, pendant | ||
| عربی | معلق | ||
| ترکی | asılı | ||
| فرانسوی | suspendu | ||
| آلمانی | hängend | ||
| اسپانیایی | colgante | ||
| ایتالیایی | sospeso | ||
| مرتبط | ضمیمه، پیوست، زائده، ذیل، دنباله، اویزه، پس زدن دهنه اسب، گوشک، گوش پوش، دیرک، تیر، شیب، لنگه | ||
| تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "آویزه" در زبان فارسی می‌تواند به معنی "آویز" یا "چیزی که آویزان شده باشد" استفاده شود. در زیر به برخی از قواعد فارسی و نکات نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره می‌شود:
با رعایت این نکات، می‌توانیم به درستی از کلمه "آویزه" در نوشتار و گفتار خود استفاده کنیم. | ||
| واژه | آویزه | ||
| معادل ابجد | 29 | ||
| تعداد حروف | 5 | ||
| تلفظ | 'āvize | ||
| معادل انگلیسی | appendix, appendicis, appendix vermiformis | ||
| مرتبط با | پزشکی | ||
| نقش دستوری | اسم | ||
| ترکیب | (صفت) | ||
| مختصات | (زِ) (اِمر.) | ||
| آواشناسی | 'Avize | ||
| الگوی تکیه | WWS | ||
| شمارگان هجا | 3 | ||
| منبع | واژه‌های مصوّب فرهنگستان | ||
| نمایش تصویر | معنی آویزه | ||
| پخش صوت | |||
لوله ای نازک و کوتاه به طول 7 تا 10 سانتی‌متر، چسبیده به انتهای کورروده متـ . آپاندیس * مصوب فرهنگستان اول کلمه "آویزه" در زبان فارسی می‌تواند به معنی "آویز" یا "چیزی که آویزان شده باشد" استفاده شود. در زیر به برخی از قواعد فارسی و نکات نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره می‌شود: تلفظ صحیح: "آویزه" به شکل "آویزه" تلفظ می‌شود و در نوشتار باید به همین صورت نوشته شود. نقش واژه: "آویزه" معمولاً به عنوان اسم استفاده می‌شود. میتوانید به عنوان اسم مفرد یا جمع (آویزها) استفاده کنید. وزن و قافیه: در شعر و ادبیات فارسی، این کلمه می‌تواند در قافیه به کار رود. مثلاً می‌توان آن را با کلمات دیگری که دارای وزن مشابه هستند، ترکیب کرد. ترکیب‌ها: این کلمه می‌تواند با دیگر کلمات ترکیب شود، مانند "آویز هنری"، "آویز دکوری" و غیره. نکات نگارشی: با رعایت این نکات، می‌توانیم به درستی از کلمه "آویزه" در نوشتار و گفتار خود استفاده کنیم.
گوشوار، گوشواره
appendix, lug, pendant
معلق
asılı
suspendu
hängend
colgante
sospeso
ضمیمه، پیوست، زائده، ذیل، دنباله، اویزه، پس زدن دهنه اسب، گوشک، گوش پوش، دیرک، تیر، شیب، لنگه
