چرخنده
licenseمعنی کلمه چرخنده
معنی واژه چرخنده
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | rotary, revolving, rotative, waggly, gyrator, wheeler, turner, rotating | ||
عربی | دوار، رحوي، دوراني، ماكينة دورانية | ||
ترکی | dönen | ||
فرانسوی | tournant | ||
آلمانی | rotierend | ||
اسپانیایی | giratorio | ||
ایتالیایی | rotante | ||
مرتبط | دوار، چرخشی، گردنده، دورانی، رجعی، راجعه، فرفره وار، تلو تلو خور، چرخ دار، دور زننده، تراش کار، خراط، چرخ کار، چرخاننده | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "چرخنده" در زبان فارسی به عنوان یک صفت به کار میرود و به معنای "چرخش کننده" یا "چرخیده" است. استفاده صحیح از این کلمه به قواعد زیر بستگی دارد:
با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "چرخنده" به طور مؤثر و درست در جملات فارسی استفاده کنید. | ||
واژه | چرخنده | ||
معادل ابجد | 862 | ||
تعداد حروف | 6 | ||
تلفظ | čarxande | ||
معادل انگلیسی | rotator | ||
مرتبط با | فیزیک | ||
نقش دستوری | صفت | ||
ترکیب | (صفت) | ||
آواشناسی | Carxande | ||
الگوی تکیه | WWS | ||
شمارگان هجا | 3 | ||
منبع | واژههای مصوّب فرهنگستان | ||
نمایش تصویر | معنی چرخنده | ||
پخش صوت |
سامانهای کوانتومی که حرکتش مانستۀ چرخش کلاسیک است متـ . فرفره top کلمه "چرخنده" در زبان فارسی به عنوان یک صفت به کار میرود و به معنای "چرخش کننده" یا "چرخیده" است. استفاده صحیح از این کلمه به قواعد زیر بستگی دارد: نحوه نگارش: "چرخنده" باید به صورت کامل و بدون فاصله یا علامت اضافه نوشته شود. جنس و عدد: این کلمه به خاطر ویژگیهای صفت، میتواند با اسمهای مختلفی که مربوط به آن هستند، همجنس و همعدد شود. به عنوان مثال: جایگاه صفت: در زبان فارسی، معمولاً صفت قبل از اسم میآید. به عنوان مثال: ساختار جملات: میتوانید از این کلمه در جملات مختلف استفاده کنید، مانند: با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "چرخنده" به طور مؤثر و درست در جملات فارسی استفاده کنید.
rotary, revolving, rotative, waggly, gyrator, wheeler, turner, rotating
دوار، رحوي، دوراني، ماكينة دورانية
dönen
tournant
rotierend
giratorio
rotante
دوار، چرخشی، گردنده، دورانی، رجعی، راجعه، فرفره وار، تلو تلو خور، چرخ دار، دور زننده، تراش کار، خراط، چرخ کار، چرخاننده