چلیپایی
licenseمعنی کلمه چلیپایی
معنی واژه چلیپایی
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | cross,cruciform,crossover,cruciate,trigonous | ||
عربی | الصليب، تقاطع، سطر، شارة أو رمز، عبر، قطع، شطب، اجتاز، اعترض، صلح، هجن، تلاقى في الطريق، إنتقل من جانب إلى آخر، متقاطع، متبادل، غاضب، مستعرض، متعارض، نزق، مهجن، غير أمين، معاكس، تعبر | ||
ترکی | çarmıha gerilme | ||
فرانسوی | crucifixion | ||
آلمانی | kreuzigung | ||
اسپانیایی | crucifixión | ||
ایتالیایی | crocifissione | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "چلیپایی" به معنای نوعی طراحی و نقاشی است که اساساً به اشکال و الگوهای خاصی اشاره دارد. این کلمه معمولاً در هنرهای تزئینی و معماری ایرانی به کار میرود. قواعد نوشتاری و نگارشی مربوط به "چلیپایی":
با رعایت این نکات میتوانید از کلمه "چلیپایی" به درستی و به صورت مؤثر در متنهای خود استفاده کنید. | ||
واژه | چلیپایی | ||
معادل ابجد | 66 | ||
تعداد حروف | 7 | ||
معادل انگلیسی | chiasmatic, chiasmic, chiasmal | ||
مرتبط با | علوم پایۀ پزشکی | ||
نقش دستوری | صفت | ||
آواشناسی | CalipAyi | ||
الگوی تکیه | WWWS | ||
شمارگان هجا | 4 | ||
منبع | واژههای مصوّب فرهنگستان | ||
نمایش تصویر | معنی چلیپایی | ||
پخش صوت |
ویژگی صوری بخشها یا ساختارهایی از بدن انسان که صلیبوار از روی یکدیگر یا از کنار یکدیگر عبور میکنند کلمه "چلیپایی" به معنای نوعی طراحی و نقاشی است که اساساً به اشکال و الگوهای خاصی اشاره دارد. این کلمه معمولاً در هنرهای تزئینی و معماری ایرانی به کار میرود. املا: کلمه "چلیپایی" باید به همین شکل نوشته شود. توجه به املای صحیح حروف و حرکات اهمیت دارد. نقش کلمه: این کلمه معمولاً به عنوان صفت به کار میرود و میتواند برای توصیف اشیاء یا الگوها استفاده شود، مثلاً "فرش چلیپایی". نوع کلمه: "چلیپایی" به عنوان یک صفت و یا نام میتواند مورد استفاده قرار گیرد. استفاده در جملات: زبان محاورهای vs نوشتاری: این کلمه بیشتر در متنهای رسمی، علمی و هنری به کار میرود و در زبان محاورهای کمتر رایج است. با رعایت این نکات میتوانید از کلمه "چلیپایی" به درستی و به صورت مؤثر در متنهای خود استفاده کنید.
cross,cruciform,crossover,cruciate,trigonous
الصليب، تقاطع، سطر، شارة أو رمز، عبر، قطع، شطب، اجتاز، اعترض، صلح، هجن، تلاقى في الطريق، إنتقل من جانب إلى آخر، متقاطع، متبادل، غاضب، مستعرض، متعارض، نزق، مهجن، غير أمين، معاكس، تعبر
çarmıha gerilme
crucifixion
kreuzigung
crucifixión
crocifissioneقواعد نوشتاری و نگارشی مربوط به "چلیپایی":