چیرگی
licenseمعنی کلمه چیرگی
معنی واژه چیرگی
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | استيلا، پيروزي، تسلط، سلطه، سيطره، ظفر، غلبه | ||
انگلیسی | domination, victory, boldness, proficiency, courage, violence, transfer | ||
عربی | هيمنة، سيطرة، إشراف | ||
ترکی | hakimiyet | ||
فرانسوی | dominance | ||
آلمانی | dominanz | ||
اسپانیایی | dominio | ||
ایتالیایی | dominanza | ||
مرتبط | تفوق، فرمانروایی، پیروزی، فتح، نصرت، خیرگی، خیره سری، سر زندگی، مهارت، تخصص، کارایی، زبر دستی، شجاعت، جرات، رشادت، دلاوری، دلیری، خشونت، شدت، زور، ستم، بی حرمتی | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "چیرگی" در زبان فارسی به معنای تسلط، حکومت، یا غلبه بر چیزی است. در اینجا به برخی از نکات مرتبط با قواعد فارسی و نگارشی این کلمه اشاره میکنم:
با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "چیرگی" به درستی و به زیبایی در نوشتههای خود استفاده کنید. | ||
واژه | چیرگی | ||
معادل ابجد | 243 | ||
تعداد حروف | 5 | ||
تلفظ | čiregi | ||
معادل انگلیسی | dominance | ||
مرتبط با | مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (حاصل مصدر) | ||
مختصات | (رِ) [ په . ] (حامص .) | ||
آواشناسی | Ciregi | ||
الگوی تکیه | WWS | ||
شمارگان هجا | 3 | ||
منبع | واژههای مصوّب فرهنگستان | ||
نمایش تصویر | معنی چیرگی | ||
پخش صوت |
چیره بودن یک گونه بر اجتماع زیستی ازلحاظ اندازه و پوشش و فراوانی کلمه "چیرگی" در زبان فارسی به معنای تسلط، حکومت، یا غلبه بر چیزی است. در اینجا به برخی از نکات مرتبط با قواعد فارسی و نگارشی این کلمه اشاره میکنم: نحوه نوشتن: کلمه "چیرگی" به صورت صحیح "چیرگی" نوشته میشود و از نظر نوشتاری باید به نکات املایی توجه شود. این کلمه با حرف "چ" آغاز میشود و در پایان "گی" دارد. تلفظ: این کلمه معمولاً به صورت /t͡ʃiːrɡiː/ تلفظ میشود. دقت در تلفظ صحیح اهمیت دارد، به خصوص در مکالمات رسمی. مشتقات و ترکیبات: بستگی به متن و مفهوم مورد نظر، میتوان از مشتقات و ترکیبات این کلمه استفاده کرد. به عنوان مثال: نحوه استفاده در جملات: کلمه "چیرگی" میتواند به عنوان اسم در جملات مختلف به کار برود: با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "چیرگی" به درستی و به زیبایی در نوشتههای خود استفاده کنید.
استيلا، پيروزي، تسلط، سلطه، سيطره، ظفر، غلبه
domination, victory, boldness, proficiency, courage, violence, transfer
هيمنة، سيطرة، إشراف
hakimiyet
dominance
dominanz
dominio
dominanza
تفوق، فرمانروایی، پیروزی، فتح، نصرت، خیرگی، خیره سری، سر زندگی، مهارت، تخصص، کارایی، زبر دستی، شجاعت، جرات، رشادت، دلاوری، دلیری، خشونت، شدت، زور، ستم، بی حرمتی