کلمه «حس آگاهی» ترکیبی است که به‌اسم‌ها و فعل‌ها مرتبط می‌شود و به‌معنای درک و شناخت عمیق از وضعیت و احوال فردی یا اجتماعی اشاره دارد. برای استفاده صحیح از این ترکیب در جمله‌ها و متون فارسی، چند نکته نگارشی و قواعدی را می‌توان در نظر گرفت:

1. استفاده در جملات: در جملات، می‌توان «حس آگاهی» را به‌عنوان سِمَت اسم، یا بخش از یک صفت به کار برد. به عنوان مثال:

   • حس آگاهی او در مورد مسائل اجتماعی، قابل تحسین است.
   • او همواره حس آگاهی بالایی از احساسات دیگران دارد.

2. نقطه‌گذاری: وقتی که «حس آگاهی» در جمله به یک ایده یا مفهوم محدود اشاره می‌کند، می‌توان از ویرگول برای جداسازی آن استفاده کرد:

   • او در میان گفتگو، حس آگاهی، و درک عمیق خود را نشان داد.

3. داری ساختار نحوی ساده: در بیشتر موارد می‌توان حس آگاهی را بدون تغییر در ساختار نحوی جملات به کار برد:

   • حس آگاهی نسبت به خود و دیگران، به ایجاد روابط سالم کمک می‌کند.

4. جایگاه کلمه: معمولاً «حس آگاهی» در بخش‌های ابتدایی یا انتهایی جمله قرار می‌گیرد، بسته به حالت تاکید بر موضوع:

   • در زندگی روزمره، حس آگاهی بسیار ضروری است.
5. تأکید و تنوع در واژگان: می‌توان از مترادف‌ها یا عبارات مشابه برای تنوع و تأکید بیشتر استفاده کرد:
   • حس درک عمیق
   • آگاهی از وضعیت حاضر

به‌طور خلاصه، استفاده صحیح و مؤثر از «حس آگاهی» به بافت جملات و مقصود نویسنده بستگی دارد و رعایت قواعد نگارشی می‌تواند به بهبود وضوح و دقت نوشته‌ها کمک کند.