حساسیت
licenseمعنی کلمه حساسیت
معنی واژه حساسیت
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- زودرنجي، نازكدلي، نازكطبعي، نازكمشربي، نازكمنشي | ||
متضاد | بيتفاوتي 1- آلرژي | ||
انگلیسی | sensitivity, allergy, sensibility, friction, delicacy, liking, keenness, sensitometer | ||
عربی | حساسية | ||
ترکی | alerji | ||
فرانسوی | allergie | ||
آلمانی | allergie | ||
اسپانیایی | alergia | ||
ایتالیایی | allergia | ||
مرتبط | میزان حساسیت، حساسیت نسبت بچیزی، احساس و درک، هش، اصطکاک، اختلاف، سایش، مالش، ظرافت، خوراک لذیذ، دقت، میل، شهوت و میل، ذوق، تمایل، مهر، سنج چشم | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "حساسیت" بهطور کلی در زبان فارسی به معنی واکنش یا پاسخ ویژه یک فرد به جسم، ماده یا شرایط خاص استفاده میشود. در زیر به برخی از نکات نگارشی و قواعد مرتبط با این کلمه اشاره میشود:
با رعایت این نکات، شما میتوانید از کلمه "حساسیت" بهدرستی و بهطور مؤثری در نوشتههای خود استفاده کنید. | ||
واژه | حساسیت | ||
معادل ابجد | 539 | ||
تعداد حروف | 6 | ||
تلفظ | hassāsiy[y]at | ||
معادل انگلیسی | sensitivity | ||
مرتبط با | علوم سلامت | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | [عربی: حسّاسیّة] (اسم مصدر) | ||
مختصات | (حَ سّ یَّ) [ ع . حساسیة ] (مص جع .) | ||
آواشناسی | hassAsiyyat | ||
الگوی تکیه | WWWS | ||
شمارگان هجا | 4 | ||
منبع | واژههای مصوّب فرهنگستان | ||
نمایش تصویر | معنی حساسیت | ||
پخش صوت |
توانایی یک آزمون در تشخیص درست موارد بیماری کلمه "حساسیت" بهطور کلی در زبان فارسی به معنی واکنش یا پاسخ ویژه یک فرد به جسم، ماده یا شرایط خاص استفاده میشود. در زیر به برخی از نکات نگارشی و قواعد مرتبط با این کلمه اشاره میشود: نحوه نوشتن: کلمه "حساسیت" بهصورت صحیح به همین شکل نوشته میشود و باید مراقب نوشتن آن باشید تا از اشتباهات املایی در امان بمانید. جنس کلمه: "حساسیت" یک اسم مؤنث است. لذا هنگام استفاده از صفت یا قیدهای توصیفی باید به همخوانی جنسیتی آنها توجه کنید. جمع بستن: جمع "حساسیت" بهصورت "حساسیتها" استفاده میشود. استفاده در جملات: هنگام بهکاربردن این کلمه در جملات دقت کنید که به درستی در زمینه مورد نظر استفاده شود. برای مثال: با رعایت این نکات، شما میتوانید از کلمه "حساسیت" بهدرستی و بهطور مؤثری در نوشتههای خود استفاده کنید.
1- زودرنجي، نازكدلي، نازكطبعي، نازكمشربي، نازكمنشي
بيتفاوتي
1- آلرژي
sensitivity, allergy, sensibility, friction, delicacy, liking, keenness, sensitometer
حساسية
alerji
allergie
allergie
alergia
allergia
میزان حساسیت، حساسیت نسبت بچیزی، احساس و درک، هش، اصطکاک، اختلاف، سایش، مالش، ظرافت، خوراک لذیذ، دقت، میل، شهوت و میل، ذوق، تمایل، مهر، سنج چشم